85/12/13
2:53 ص
بنا به گمانی تلفظ دقیق این نام رِشت بوده که آن نیز از بن ریسیدن گرفته شده است و دلیل این نام گذاری مطرح بودن این شهر در تولید رشته های ابریشمی دانسته شده.
رشت به فتح ر به معنای مکان پست و زمین در گودی واقع شده میباشد . باتوجه به اینکه دریا در فاصله سی کیلومتری آن قرار دارد و ارتفاع بیست وچند متری پایین تر از سطح دریا (تقریباً هر کیلو متر حدود یک متر)زمانی که مسافران و بازارگردانها ( بازار مجها) از شهرهای اطراف وارد آن میشدند به ناحیهای که نسبت به زمینهای اطراف آن در گودی قرار گرفته برخورد میکردند. با توجه به وجود بازارهای هفتگی و محلی در این شهر عبارت رشتِ بازار(rasht e bazar)به معنی بازار درگودی قرار گرفته با حذف کلمه بازار آن به رشت تبدیل شد. از دیگر دلایل نامگذاری رشت کلمه " رش " به معنی باران بسیار ریز میباشد. زیراآب و هوا در این منطقه تقریبا" 8 ماه از سال بارانی میباشد که نوع باران رش بوده و تا 4 روز در هفته نیز ممکن است ادامه پیدا کند . در این صورت رشت یعنی مکانی که در آنجا باران به صورت مداوم میبارد و این در واقع خصوصیت اصلی این شهر است که میتوان آن را شهر باران نامید . شهرستان رشت مرکز استان گیلان با مساحتی در حدود ۱۶۰۰ کیلومتر مربع در ۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه ۱۶ دقیقه عرض شمالی واقع شده است و از شمال به بندر انزلی ، از جنوب به رودبار و از شرق به آستانه اشرفیه و از غرب به فومن محدود میباشد . به روایت کتب تاریخی سابقه شهر رشت مربوط به پیش از اسلام و در دوره سامانیان میرسد .
بدین شکل که در ابتدا رشت به صورت روستایی بزرگ میان یک فضای جنگلی بوده و از آبادیهای کهن ایران بشمار میرفته که نامش در کتاب حدودالعالم به سال 372 هجری آمده است . در خصوص نام رشت هم نظرات متعددی وجود دارد . از جمله معروف به ( بیه ) یعنی مصب بین دو رود یا ( دارالمرز ) یعنی سرزمین پست و گود (جلگه ) و یا به نظر علیاکبر دهخدا چون ساخت اصلی شهر در سال 900 هجری بوده و کلمه رشت در حساب ابجد 900 است این نام را انتخاب نمودند . قومیت مردم رشت گیلک و به زبان گیلکی با لهجه بیه پس تکلم میکنند . مذهب اکثریت مردم شیعه اثنی عشری است ولی تعدادی اقلیت مذهبی از سالهای بسیار دور در کنار دیگر مردم رشت زندگی میکنند.
معرفی اجمالی تاریخ فرهنگ آیین ها و سنت های استان
به طور کلی در مناطقی که پایه و اساس زندگی بر پایه اقتصاد و کشاورزی( زراعت, باغداری, دامداری) استوار باشد، توجه ویژهای به مسائل اقلیمی و به تبع آن به مسائل مربوط به گذشت ایام و ماه وسال و به طور کلی تقویم زمانی میشود . این تقسیم بندی، در تمام مناطق کشورمان علاوه بر تقسیمات رسمی سال، به منظور مشخص کردن ایام کشت, داشت و برداشت تقسیمات خاصی رادر اصطلاح محلی دارا میباشند. لذا نگهداری حساب زمان و تقسیم بندی سال و انطباق آن با نیازها و شرایط هر زمان و مکان ،از جمله پیچیده ترین مسائل فرهنگی است که توجـه ویــژه به آن گـرهگشای بسیاری از مشکلات است . در گیــلان امروزه سه گونه متفـاوت گاه شماری معمول است: سال قمری: که شامل 12 ماه 30روز است و حساب آن را با تغییرات ماه نگه میدارد. سال قمری با محرم آغاز و با ماه ذیحجه پایان میپذیرد. برگزار آیین و مراسم مذهبی اسلامی با این تقویم انطباق دارد.
سال خورشیدی: شامل دوازده ماه از فروردین تا اسفند ماه ، مطابق تقویم رسمی کشور است. سال خورشیدی یا شمسی به حساب تغییرات خورشید تنظیم شده است و از 365 روز تشکیل میشود. گاه شماری محلی با توجه به منطقه ،به گاه شماری دیلمی, گالشی و در مازندران به گاه شماری طبری موسوم است. در این گاه شماری، سال شامل؛ 12 ماه و 30 روز و 5 روز«پنجک» است. نام این ماهها در نواحی مختلف گیلان تفاوتهایی دارد, اما ترتیب آنها در هر جا که این تقویم رواج دارد تقریباً همانند است.